درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 48
بازدید دیروز : 71
بازدید هفته : 153
بازدید ماه : 161
بازدید کل : 73666
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


جوجه کوچولو




 

فیلم «تو و من» ۱۵ شهریور روی پرده سینماها رفت

فیلم تو و منفیلم سینمایی «تو و من» با بازی محمدرضا گلزار، تازه‌ ترین ساخته محمد بانکی که قرار بود از ابتدای ماه رمضان روی پرده سینماها برود، چند بار به تعویق‌ افتاد و بالاخره چهارشنبه ۱۵ شهریور بدون اعلام قبلی روی پرده سینماها رفت.

«تو و من» با سرگروهی سینما آزادی ۲۳ سینما در تهران و ۱۲ سینما در شهرستان‌ها در اختیار دارد.

در این فیلم محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری، سحر قریشی، شیرین بینا و اشکان بانکی ایفای نقش می‌کنند. فیلمنامه «تو و من» را رضا بانکی نوشته است و داستان آن در یک شرکت اتفاق می‌افتد.

این فیلم در سینماهای آزادی، جوان، ایران، فرهنگ، پردیس ملت، اریکه ایرانیان، پردیس زندگی، پردیس راگا، ماندانا، تماشا، بهمن، عصر جدید،مرکزی، شکوفه، کارون، جی، کیان، برج میلاد و … اکران شده است. «تو و من» همچنین در سه سالن «هویزه»، «سیمرغ» و «پیروزی» (مشهد)، سینما «اکسین» (اهواز)، سینما مهتاب(قزوین)، سینما «میرزا کوچک خان» (رشت)، سینما «شهرک اندیشه» (شهریار) و در شهرهای اراک، ارومیه، شیراز، یزد و … نیز اکران شده است.



پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب: فیلم «تو و من» ۱۵ شهریور روی پرده سینماها رفت , :: 10:33 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

داستان بازیگرشدن بهنوش بختیاری اززبان خودش

از نقـــش‌آفرینــی در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی طنز می‌شناسیم؛ هرچند این بار تصویر او را در یک نقش جدی در سریال «خداحافظ بچه» دیدیم. اتفاقی که باعث تعجب خیلی‌ها شد اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید این ماجرا ادامه خواهد داشت. بهنوش بختیاری مهمان این شماره اولین‌ها در گفت‌وگو با زندگی ایده‌آل اعلام کرد که تصمیم دارد از این به بعد حجم کاری طنز را کمتر کرده و در کارهای جدی حاضر باشد. تصمیمی که البته هنوز مشخص نیست با توجه به تجربیات قبلی او تا چه اندازه عملی باشد. اگر می‌خواهید علت این تصمیم‌گیری را بدانید گفت‌وگوی ما با او را بخوانید.

داستان بازیگر شدن بهنوش بختیاری از زبان خودش

 

   رؤیایم بازیگری نبود

اولین‌بار چه زمانی حس علاقه به بازیگری در وجودت شکل گرفت؟

از بچگی تنها رؤیایی که نداشتم رؤیای بازیگری بود. در آن دوران به پزشکی و مهمانداری هواپیما علاقه داشتم اما به مرور این رؤیاها تغییر کرد. در تابستان سال ۷۴ در کلاس‌های مختلف ثبت‌نام کردم. از کلاس زبان و خطاطی گرفته تا تئاتر. هیچ فکرش را نمی‌کردم یک روز بازیگری برایم جدی شود. برای تفریح در کلاس تئاتر خانم نصیرپور شرکت کردم. آنجا بود که متوجه شدم چقدر به بازیگری علاقه دارم و چقدر حس‌های من به این کار نزدیک است. دلیل آن همه شوریدگی من هم این بود که به هنر علاقه داشتم و تا آن روز این موضوع را  نمی‌دانستم.

از همان جا بودکه تصمیم گرفتم بازیگری را دنبال کنم. البته نمی‌دانستم روزی آنقدر برایم جالب می‌شود که تبدیل به تنها شغل من می‌شود.

آن موقع چقدر این حس را جدی گرفتی؟

در آن دوره به طرز عجیبی شیفته بازیگری شدم. کم‌کم عاشق تمام لحظاتی شدم که تمرین بیان داشتیم یا اتود می‌زدیم، تمام ساعاتی که نمایشنامه‌‌خوانی داشتیم؛ غروب‌هایی که دور هم جمع می‌شدیم و تمرین‌های فشرده می‌کردیم، در واقع یک جورهایی به این کار وابسته شدم. نوجوانی بودم که توانسته بود عشق واقعی‌اش را پیدا کند. هنوز که هنوز است دلم برای آن لحظات تنگ می‌شود. فکر می‌کنم کاش آن همه عشقی که آن موقع به آن کار داشتم ماندگار بود.


 

  اولین جرقه با هوای تازه

قبل از اینکه بازیگر شوی چه کار می‌کردی؟

آن موقع دانشجوی مترجمی زبان فرانسه بودم، تقریبا ۱۹ ساله بودم. وقتی وارد دنیای بازیگری شدم سه ترم دانشگاهم را مرخصی گرفتم اما بعد تصمیم گرفتم که درسم را تمام کنم. خیلی خوشحالم که توانستم با آن همه فشردگی کار درسم را ادامه دهم. 

اولین بار علاقه به بازیگری‌ات را با چه کسی در میان گذاشتی؟

با خانم مهتاب نصیرپور که استاد تئاترم بودند صحبت کردم. ایشان گفتند من فکر می‌کردم علاقه‌مند به بازی هستی اما باورم نمی‌شود که اینقدر علاقه‌ات جدی باشد. آن زمان با خانم نگار عابدی همکلاس بودم. خانم عابدی وقتی اشتیاق من را دید،گفت می‌توانی در سریال «هوای تازه» که همسرم کارگردانی می‌کند بازی کنی.


 

یک روح سرگردان بودم

اولین‌‌بار که مقابل دوربین قرار گرفتی چه حسی داشتی؟

واقعا ترسیده بودم، اضطراب تمام وجودم را گرفته بود. نمی‌توانستم بازی کنم. البته کسی متوجه این حال من نشد. بعد از آن سریال بود که دوستان لطف کردند و من را به پروژه‌های مختلف معرفی کردند، یکی، دو سال به دفترهای مختلف می‌رفتم و فرم‌های متعددی را پر می‌کردم. روزهای سختی را پشت‌سر گذاشتم چون به راحتی من را برای بازیگری انتخاب نمی‌کردند. خلاصه مدت‌ها مثل یک روح سرگردان بودم تا اینکه در کار «معجزه ازدواج» با خانم «حمیده خیرآبادی» خدابیامرز آشنا شدم. خانم خیرآبادی خیلی به من لطف داشتند؛ مرتب من را به دفاتر مختلف می‌برد و معرفی می‌کرد. به هر حال روی حرف خانم خیرآبادی هم حرفی زده نمی‌شد. اینطور بود که به سریال «داستان یک شهر» کار آقای اصغر فرهادی معرفی شدم. نقش کمی داشتم اما کار خیلی خوبی بود، بعد از آن در پروژه‌های خوبی بازی کردم اما متاسفانه دیگر تجربه‌های خوش آن زمان برایم تکرار نشد. به خصوص تجربیاتی که در کارهای آقای میهن‌دوست داشتم فوق‌العاده بودند.


 

 گفتند خودت را سبک نکن

واکنش اطرافیانت چطور بود؟

خانم نصیرپور دوست نداشتند در هر کاری بازی کنم. معتقد بودند که باید صبر داشته باشی تا اتفاق خوبی برایت پیش بیاید. اما خب آدم وقتی ذوق کاری را دارد دیگر نمی‌تواند صبور باشد. به نظرم نیاز نبود که بایستم تا فرصتی پیش بیاید و بخواهم خودم را ثابت کنم. فکر می‌کردم باید دیده شوم، آدم‌ها من را ببینند و بشناسند. ناامید نمی‌شدم که نخواهم کارم را دنبال کنم. بعضی‌ها می‌گفتند خودت را سبک نکن اما من اصلا این حرف‌ها برایم مهم نبود.

خانواده‌ات راضی بودند که بازیگری را به عنوان شغل آینده‌ات دنبال کنی؟

نه موافق بازیگری من نبودند. پدرم هنوز نتوانسته با این کار من کنار بیاید. به خصوص با زمان آن مشکل دارد. می‌گوید چه معنی دارد که پنجشنبه غروب بروی سرکار. آن موقع که خانه پدرم بودم زمان کار من اذیتش می‌کرد. به هر حال سخت‌گیری‌های خودش را داشت. مادرم هم دوست داشت من پزشکی بخوانم اما خب الان از من راضی‌اند ؛ البته مطمئن هستم که اگر پزشک می‌شدم خوشحال‌تر می‌شدند.


 

 دستمزد اول و لباس نو

اولین دستمزدت چقدر بود؟

اولین دستمزدم برای فیلم «پشت دیوار شب» بود و ۲۰ هزار تومان گرفتم. دومین دستمزدم که برای بازی در نقش «همسر شهید» بود، ماهی ۱۰۰ هزار تومان به من دستمزد می‌دادند.

با اولین دستمزدت چه کار کردی؟

لباس خریدم. هنوز هم با دستمزدهایم لباس و کیف و کفش می‌خرم (می‌خندد) کلا عاشق خریدهستم.

روند زندگی‌ات بعد از مشهورشدنت چه تغییری کرد؟

من واقعا دنبال شهرت نبودم. چون اصلا برنامه زندگی‌ام چهره شدن نبود. همیشه به تحصیلات و درس و یادگرفتن فکر می‌کردم. اما واقعا مسیر زندگی‌ام به طور ناگهانی تغییر کرد و پیچیده شد. اتفاقاتی که هیچ‌وقت رویای آن را نداشتم برایم افتاد.

داستان بازیگر شدن بهنوش بختیاری از زبان خودش

 می‌خواهم جدی باشم

نمی‌دانم رضا عطاران در من چه ریشه‌ای دید که فکر کرد می‌توانم طنز بازی کنم. درست است که طنز را دوست داشتم اما چون ریتم زندگی و درون من آرام است دلم می‌خواهد کار جدی را دنبال کنم. من در پشت صحنه هم همیشه جدی هستم، اهل بگو، بخند نیستم. تا الان با اینکه افتاده‌ام به ورطه طنز، دلم می‌خواهد کار جدی بازی کنم. کمدی بازی کردن خیلی سخت است؛ ولی فکر می‌کنم باید کار جدی را دوباره شروع کنم. هر بازیگری دوست دارد در همه ژانرها بازی کند. اگر بخواهد بازی در کار طنز ادامه پیدا کند این کار را کنار می‌گذارم، می‌ایستم و توقف می‌کنم تا ببینم خدا چه می‌خواهد.


 

  و ۷۰ کار طنز!

بعد از سریال‌هایی که بازی کردم فکر کردم این چه وضعی است. نمی‌خواهم اینطور بازیگری کنم. بازیگری را کنار گذاشتم. تصمیم گرفتم فیلمسازی کنم. از اینجا بود که رفتم پشت صحنه پروژه‌هایی که کار یاد بگیرم و چقدر حضور در پشت‌صحنه کارها برایم مفید بود. در پشت صحنه کارگردان‌هایی مثل داریوش مهرجویی، کیانوش  عیاری و… تقریبا با تمام کارگردان‌های بزرگ کار کردم. منشی صحنه پروژه بودم. بعد در سریال« خانه به دوش» دوباره مسیرم تغییر کرد. آقای رضا  عطاران که واقعا زندگی حرفه‌ای‌ام را مدیون او هستم به من پیشنهاد بازی دادند. با اینکه اصلا فکرش را نمی‌کردم؛ سریال خوبی از آب درآمد و نقش من هم دیده شد گرچه حضور کوتاهی در آن کار داشتم. بعد از آن شد که وارد عرصه طنز شدم و ۷۰ کار طنز بازی کردم.



پنج شنبه 15 شهريور 1391برچسب:داستان بازیگرشدن بهنوش بختیاری اززبان خودش, :: 11:52 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

گریم متفاوت بازیگران فیلم «آهوی پیشونی سفید» / عکس

فیلم سینمایی «آهوی پیشونی سفید» اولین ساخته سید‌جواد هاشمی در جشنواره فیلم فجر سی‌ام به نمایش درآمد. قرار است این فیلم در نوبت دوم اکران عید فطر با نام کامل «اختاپوس: دفتر اول آهوی پیشونی سفید» به نمایش عمومی درآید.

فیلم آهوی پیشونی سفید

فیلم آهوی پیشونی سفید

مسعود اطیابی تهیه‌کنندگی «اختاپوس: دفتر اول آهوی پیشونی سفید» را برعهده دارد‌ و سازندگان فیلم می‌گویند این پرهزینه‌ترین فیلم کودک و نوجوان سینمای ایران است. دو قسمت دیگر هم در ادامه‌ این فیلم ساخته خواهد شد؛ قسمت اول «پیشونی سفید» و قسمت دوم «پیشونی طلا» نام دارد.

فیلم آهوی پیشونی سفید

گریم متفاوت بازیگران سینما یکی از عوامل جذابیت فیلم جواد هاشمی است که بیشتر به عنوان بازیگر شهرت دارد.

فیلم آهوی پیشونی سفید

فیلم آهوی پیشونی سفید

فیلم تلاش می ‌کند از طریق یک ماجرای شاد کودکانه و موزیکال کودکان و نوجوانان را با مسایل پیش ‌رو آشنا ‌کند و‌ در کنار این اثر شاد، آسیب‌های اجتماعی این قشر را هم مطرح کند.

فیلم آهوی پیشونی سفید

فیلم آهوی پیشونی سفید

محمد‌رضا شریفی‌‌نیا، امین حیایی، گوهر خیر‌اندیش، امین زندگانی، نادر سلیمانی، نیلوفر خوش‌‌خلق، امیر غفار‌منش، هومن حاجی‌ عبدالهی، ترلان پروانه در «اختاپوس: دفتر اول آهوی پیشونی سفید» بازی می‌کنند.



پنج شنبه 14 شهريور 1391برچسب:گریم متفاوت بازیگران فیلم «آهوی پیشونی سفید» / عکس, :: 11:51 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

بازیگر سینما در حاشیه ورود مقام های غیر متعهد ها ! / عکس

احمد نجفی در حاشیه اجلاس سران غیر متعهد ها

بازیگر سینما



پنج شنبه 13 شهريور 1391برچسب:بازیگر سینما در حاشیه ورود مقام های غیر متعهد ها ! / عکس, :: 11:49 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

خداحافظی لادن طباطبایی از دنیای هنر

آفتاب نیوز: دوشنبه هفته گذشته (۳۰ مرداد ماه) شبکه ایران با نگاهی به قسمت هفتم از مجموعه «شام ایرانی» یادداشتی با عنوان «رونمایی از کلفت لادن طباطبایی» یا «بفرمایید مهدکودک»! منتشر کرد که گویا طرح برخی موضوعات در این نقد و بازتاب آن در دیگر سایت ها و رسانه های خبری چندان به مذاق لادن طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون خوش نیامده و دقیقا به همین دلیل با ارسال یادداشتی به تنها روزنامه سینمایی کشور که این روزنامه هم همان نقد را به نقل از شبکه ایران منتشر کرده بود، اظهار نارضایتی کرده است و عجیب اینکه گویا یادداشت رسانه ما باعث شده خانم طباطبایی از بازیگری هم خداحافظی کند. متن یادداشت طباطبایی را به نقل از «بانی فیلم» می خوانید:

 

شام ایرانی



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 12 شهريور 1391برچسب:خداحافظی لادن طباطبایی از دنیای هنر, :: 11:48 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

محمد بنا و زن اسپانیایی اش / عکس

تصویری از محمد بنا مربی پر افتخار کشتی فرنگی ایران و همسرش

محمد بنا



پنج شنبه 11 شهريور 1391برچسب:محمد بنا و زن اسپانیایی اش / عکس, :: 11:47 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

دختر قهرمان المپیک از آزار جنسی اش می گوید

کیلی ولز

دارنده مدال برنز المپیک ۲۰۱۲ لندن در رشته دوی صد متر بانوان اعلام کرد که دوست پسر مادرش در هنگامی که او در کلاس دوم دبیرستان بوده او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میداده و باعث شده او از خانه بگریزد.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ “کیلی ولز” میگوید : فرار از خانه مهمترین تصمیم زندگی ام بود،پس از آن با دوستم در خانه شان زندگی کردم و خانواده او مرا همچون دخترشان بزرگ کردند،یکماه پس از گریختن من مادرم و دوست پسرش در یک حادثه رانندگی جان باختند و این باعث شد تا برای فراموشی این موضوع به ورزش روی بیاورم و بصورت جدی آنرا دنبال کنم.

وی در ادامه گفت: نکته ای که بیش از هه آزارم میداد سکوت مادرم در مقابل این آزارهای جنسی بود

برای اینکه دیگران راه نجات خود را بیابند این راز را فاش کرد تا دیگران نیز بتوانند راه خود را بیابند.



پنج شنبه 10 شهريور 1391برچسب:دختر قهرمان المپیک از آزار جنسی اش می گوید, :: 11:45 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

عکس هایی از رقصیدن وزیر خارجه آفریقای جنوبی با هیلاری کلینتون

 رقصیدن

 رقصیدن



پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:عکس هایی از رقصیدن وزیر خارجه آفریقای جنوبی با هیلاری کلینتون, :: 11:44 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

جنجال انتشار عکس نیمه برهنه همسر اوباما

 میشل اوباما

یک مجله آمریکایی با انتشار تصویر نیمه برهنه میشل اوباما همسر رییس جمهور آمریکا ، جنجال تازه ای در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این کشور به پا کرده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ این مجله اسپانیایی در مقاله ای نژادپرستانه تحت عنوان «میشل نوه یک برده، بانوی اول آمریکا» باعث اعتراضات گسترده ای شده است.

پیش بینی می شود ، این اقدام نژادپرستانه باعث واکنش های گسترده ای در آمریکا شود که نهایتاً منجر به افزایش محبوبیت رییس جمهور فعلی آمریکا و پیشی گرفتن وی از «رامنی» در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا شود.



پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:جنجال انتشار عکس نیمه برهنه همسر اوباما, :: 11:38 قبل از ظهر ::  نويسنده : رضا

 

سوال بی‌شرمانه مجری برنامه زنده سیما درباره همسر مهمان برنامه!

«همسر شما شبیه چه میوه ای است؟» فرض کنید در یک برنامه زنده تلویزیونی به همراه همسرتان حضور دارید و ناگهان مجری با غافلگیری تمام از شما می پرسد همسرتان شبیه چه میوه ای است؟

چندی پیش بود که خبر استفاده از مجریان زن برای مهمانان زن و مجریان مرد برای مهمانان مرد در فضای مجازی پیچیده شد. حرکتی که باید خیلی زودتر از این ها صورت می گرفت. البته همین موضوع به ظاهر کوچک هم صدای عده ای را درآورد و عده ای هم با شانتاژ خبری سعی در غیر منطقی جلوه دادن این اقدام برآمدند تا جایی که علیخانی مجری برنامه ماه عسل که عموما برنامه هایش با ایجاد گپ رو در رو با مهمان هایش صورت می گرفت و تقریبا بیش از نیمی از مهمانانش زن بودند، از تولید این برنامه برای ماه رمضان آتی خودداری کرد تا نشان دهد چقدر حرکت بر روی اصول برای برخی مجریان تازه کار سخت است و شاید تازه، انگیزه این مجریان هم برای اجرای چنین برنامه هایی بیشتر مشخص شود. البته بررسی این موضوع بحث مفصلی را می طلبد که در این مقال فرصت آن دست نمی دهد.

اما در همین راستا هم صدا و سیما صرفا به همین اقدام سلبی و فیزیکی نباید بسنده کند  و به صرف تغییر روند موجود در برنامه های گفتگو محور پرونده این موضوع را بسته ببیند چرا که معضل بزرگتر این چنین برنامه هایی مسئله دیگری است و آن نحوه مواجهه مجریان با مهمانان است و اینجاست که مسئله حیا و حرمت پیش می آید.

محمود شهریاری در زنده رودشاید در یک برنامه مشکل اول با حضور مهمانان به صورت زوج(زن و شوهر)، حل شود اما معضل بزرگتر یعنی بی مبالاتی اخلاقی مجری در پرسش برخی سوالات همچنان بر جای خود باقی بماند. از این دست اتفاقات اما در بین مجریان کم نیست. همین سلسله برنامه های ماه عسل بود که در آن سال های ابتدایی که با اجرای فرزاد حسنی و بخصوص بامجری گری احسان علیخانی اجرا می شد، با دعوت از مهمانان به صورت زوج یا پدر و دختر و یا مادر و پسر این موضوع را حل کرده بود اما پرسش هایی که در حین برنامه رد و بدل می شد جنس متفاوتی داشت و بیشتر به حوزه خصوصی افراد وارد می شد تا جایی که گوش مهمانان برنامه از خجالت سرخ می شد و از طرف دیگر بی تقوایی مجری در برخورد با مهمان یا همان بی مبالاتی مجری در حرمت نهادن به خطوط شرعی باعث می شد که حضور همراه برای میهمان تنها به عنوان پوششی بر همین موضوع انگاشته شود البته در ابتدا مخاطبان هم این موضوع را پس می زدند و حتی از روی شرم و حیا شبکه را عوض می کردند.

چنین مجریانی در تلویزیون کم نیستند. از "آزاده نامداری" هم در بین مجریان زن در این خصوص می توان نام برد. گرچه در بین مجریان قدیمی شاید به لحاظ محافظه کاری شان این مسئله کمتر باشد اما اصلا جرقه این مطلب به خاطر یکی از همین مجریان قدیمی است.

 امیر جعفری و همسرش در زنده رود"محمود شهریاری" که سال هاست در صدا و سیما فعالیت می کند  و البته در سال هایی به علت ایجاد برخی حواشی از دوربین دور ماند، این روز ها در ایام تعطیل اجرای برنامه زنده رود در شبکه استانی اصفهان را برعهده دارد. در برنامه ویژه عید مبعث که مهمانان  برنامه امیر جعفری و همسرش ریما رامین فر زوج هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون حاضر بودند پرسش هایی از جانب مجری برنامه مطرح شد که نمونه بارز بی حرمتی به مهمان و مخاطب بود.

در طول برنامه سوال هایی کاملا از حیطه شخصی و بی ارتباط با برنامه و مخاطبان از میهمانان پرسیده شد تا جایی که چندین بار امیر جعفری به این سوال ها واکنش نشان داد و از چرایی این پرسش ها پرسید.

در قسمتی از این برنامه مجری پایش را از این حد نیز فراتر گذاشته و با یک سوال کاملا بی مورد باعث اعتراض میهمان برنامه شد. شهریاری در این قسمت پرسید همسر شماشبیه چه میوه ایست؟ یا از مهمان دیگر برنامه (برادر زاده جعفری) پرسید زن عموی شما شبیه چه میوه ایست؟ سوالی "نا مربوط" که داد مهمان برنامه را هم در آورد. هرچند امیر جعفری به علت زنده بودن برنامه به سرعت از روی این مسئله گذشت اما اعتراض به جایش موجب نگارش این مطلب شد. به راستی آیا مسئولان شبکه  و یا سازمان با چنین پرسشی در یک برنامه زنده مواجه شوند چه برخوردی خواهند داشت؟ و این پرسش تنها با مشاهده یک عملکرد مناسب از جانب مسئولین برنامه یا شبکه می تواند پاسخ داده شود.
    
گفتنی است که این برنامه در بخشی مجزا و به صورت غیر زنده از مهمانان برنامه می پرسید که خودتان را شبیه چه میوه ای می بینید؟ که هرچند این پرسش هم نابجاست اما شهریاری با به انحراف کشیدن این سوال در حالتی که برنامه زنده بود حرکت بسیار ناپسندی از خود به نمایش گذاشت . وی که در اجرا جزو همان گروه مجریان مذکور در بالاست گویا خط قرمزی برای خود در طرح سوال هایش نمی بیند و اینجاست که باید پرسید خط قرمز مجریان تلویزیونی تاکجاست؟

منبع : خبرنامه دانشجویان ایران: آصف سعادتی



دو شنبه 5 تير 1391برچسب:سوال بی‌شرمانه مجری برنامه زنده سیما درباره همسر مهمان برنامه!, :: 3:19 بعد از ظهر ::  نويسنده : رضا