آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان جوجه کوچولو تو استانبول ، تو یه رستوران با یه ایرانیه ساکن آمریکا آشنا شدم. ازش پرسیدم کارتون چیه؟ گفت: کشیش هستم . گفتم : اِ !!! مسیحی هستین؟ گفت: پـَـ نـَـ پـَـ امشب تو این رستوران کشیک هستم *************************** دوستم پرید تو استخر بعد گفت شنا کنم؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ آهنگ تایتانیک میذارم آروم آروم غرق شو *************************** بعد از کلی انتظار تو صف عابر بانک واسه گرفتن پول مرده اومده میگه شما هم تو صفی؟ پـَـ نـَـ پـَـ داریم قطار بازی میکنیم *************************** مراسم فاتحه یه بنده خدایی بود. دم مسجد عکس شو بزرگ زده بودن رو دیوار. دوست پرسید فوت شده؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ بیچاره گم شده اومدن واسش دعا کنن پیدا شه *************************** رفتم آرایشگاه میگه میخوای موهاتو بزنی؟ پـَـ نـَـ پـَـ باهاش خواهرانه صحبت کن بلکه خودش سر عقل بیاد تصادف کردم یه طرف ماشینم کلا داغون شد. رفتم پیش دوستم ماشینو نگا میکنه، میگه اِ تصادف کردی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اسپورت کردم برم تو رالی *************************** بعد از یک ماه اومدم. خونه دختر داییم منو دیده میگه بهنام اونجایی که کار میکنی دارین سد میسازین آب رودخونه پشتش جمع شه؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لیوان رو از لوله پر آب میکنم پشت سد خالی میکنیم *************************** با ماشین رفتم کنار یه پیرزنه که کلی باردستشه! میگم: حاج خانوم جایی میرین؟ برسونمتون. برگشته میگه: میخوای کمک کنی؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام مخت رو بزنم *************************** به معلممون میگم آقا اجازه هست بریم دستشویی؟ میگه واجبه ؟! پـَـ نـَـ پـَـ مستحبه *************************** رسیدم خونه دیدم مادرم وسایل جمع کرده برای خونه تکونی. میگم: همه وسایلو جمع کردی؟؟ میگه: پـَـ نـَـ پـَـ همرو ذهنی ضرب کردم بعدشم جذرشو حساب کردم. میگم: مامان؟! شما هم؟! میگه: پـَـ نـَـ پـَـ پاکشوما هم *************************** زندگی فاصله بین گهواره تا گور است پـَـ نـَـ پـَـ زندگی فاصله بین مای بی بی تا ایزی لایف است مامور اومده دم ماشینم میگه گواهینامه و کارت ماشین. گفتم بدمشون؟ گفت پـَـ نـَـ پـَـ باهاش جمله بساز (شاهین) *************************** نون بربری گرفتم دارم میرم خونه. یارو میگه: بربریه؟ پـَـ نـَـ پـَـ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده (محمد مهدی) *************************** دیروز بعد مدتها هوا آفتابی شده بود. سر خیابون بودم داشتم آسمون رو نگاه میکردم که داداشم اومد و میگه: داری آسمون رو نگاه میکنی؟ پـَـ نـَـ پـَـ پوشک MY BAYAY پوشیدم سرمو مثل یه مرد بالا گرفتم *************************** خواب دیدم دارن میبرنم جهنم!؟ گفتم : خدا کاره بدی کردم؟ گفت : پـَـ نـَـ پـَـ تو بهترین بودی میخوام واسه ارشاد گناهکارا بری *************************** هاردی: میخوام ازدواج کنم. لورل: با کی؟ هاردی: معلومه دیگه, با یه زن. .... مگه تو کسی رو دیدی که با یه مرد ازدواج کنه؟ لورل: پـَـ نـَـ پـَـ هاردی: کی؟ لورل: خواهرم *************************** به مامانم میگم من میخوام برم پیش خدا. میگه یعنی میخوای بری مکه؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بمیرم خرجشم کمتره. میگه دِ نـَـ دِ اونجوری خرجش بیشتر میشه بری مکه بهتره دبیر گفت 15 دقیقه بهتون وقت میدم بخونید، بعد ازتون میپرسم. 15 دقیقه گذشت ؛ دبیر گفت خب بچه ها خوندید؟ بغل دستیم گفت : پـَـ نـَـ پـَـ داشتیم دست جمعی اتل متل بازی میکردیم. دبیر : یک پـَـ نـَـ پـَـ یی نشونت بدم که چهار تا دِ نـَه دِ از بغلش بزنه بیرون *************************** یکی از دوستان اومده بود دیدنم گفت میخواستم برم استخر. دیدم هزینش زیاده منصرف شدم. گفتم: مگه استخر هم پولیه؟ گفت : پـَـ نـَـ پـَـ میری استخر با سونا و جکوزی همه مجانیه *************************** زنگ زدم به دوستم ، باباش گوشی رو برداشت ، بهش گفتم ببخشید احمد خونست؟ گفت تو دوستشی؟ (تو دلم گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ دشمنشم، زنگ زدم تاریخ دقیق جنگ رو باهاش هماهنگ کنم *************************** تو حموم بودم خانمم اومده میگه: امین! تو حمومی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ تو آشپزخونم! میگه: ای بابا نرسیده رفتی تو آشپزخونه کار کنی؟ *************************** تیپ زدم خفن رفتم بیرون. تو راه یارو باقمه خفتم کرد، میگه جیبتو خالی کن. هفت تومن تو جیبم بود دادم بهش. دزده: همین؟! من: پـَـ نـَـ پـَـ بیا برت چک بکشم. دزده با خنده: آهان کاربرد پـَـ نـَـ پـَـ اینجوریه؟ من: پـَـ نـَـ پـَـ میریزی تو قابلمه و میزاری یک ساعت بپزه، خوب که آبپز شد استفاده میکنیش. دزده: ایول خوشم اومد ازت. پولم رو پس داد و رفت. دوستم بعد از چند ساعت عمل بچش به دنیا اومده با کلی ذوق به باباش نشونش می ده. باباش میگه بچته؟ منم که اونجا وایساده بودم با دسته گلی در دست خیلی خونسرد رو به حاجی کردم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اینو الان از اینترنت دانلود کردیم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد *************************** دارم قرص میخورم دوستم بهم میگه واقعا حالت بده؟ می گم پـَـ نـَـ پـَـ هوس اسمارتیس کردم نداشتیم دارم قرص می خورم *************************** دختره نصف شب زنگ زده مزاحم شده، نه گذاشته نه برداشته میگه: سلام اهله حالی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ اهل کاشانم. شاکی شده میگه: مسخرم میکنی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ شانست زده، من سهراب سپهریم *************************** نصف شب مامانم حالش خراب شده زنگ زدم اژانس میگه ماشین میخواین؟ پـَـ نـَـ پـَـ امشب شب مهتــابه حبیبم رو میخوام *************************** دارم ماشینمو میشورم٬ دوستم میاد میگه داری ماشینتو میشوری؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارم آبیاریش می کنم بلکه رشد کنه بشه کامیون. *************************** بابای دوستم مرده بود یه عکس بردیم بدیم که اعلامیه چاپ کنن. یارو عکسو دیده میگه مرده؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خوب عکسو نگا کن ببین میشناسیش فراریه خودشو زده به موش مردگی با دوستامون جمع شده بودیم و بازی تراختور ،استقلال رو می دیدیم بعد 90 دقیقه که تراختور 2بر 1برد. دوستم بر گشته و میگه:بابا شما هم بیکارید ها یعنی چه 22نفر دنبال 1توپند. بهش گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ 22توپ دنبال یه نفر برند (آیدین) *************************** با دوستم رفتم جیگر بخوریم گفتم برو سفارش بده من بیرون میمونم برگشت گفت راستی بال هم داره سفارش بدم ؟ گفتم بال مرغ ؟ گفت پـَـ نـَـ پـَـ بال گوسفند (شاهین) *************************** پلیس ماشینو خوابونده. رفتم خلافی و جریمه دادم،کاراشو کردم،بعد رفتم پارکینگ تحویلش بگیرم. مسوولش میپرسه: اومدی ماشینو ببری؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ اومدم ملاقاتش! براش دوتا قوطی بنزین سوپر آوردم تنهایی بش بد نگذره *************************** فامیلمون اومده خونمون میگه از وقتی بخاری گذاشتین خونتون اینقدر گرم شده ؟ گفتیم پـَـ نـَـ پـَـ از وقتی توی کانون فرهنگی آموزش ثبت نام کردیم. *************************** رفتیم امتحان رانندگی ! یارو نشست پشت فرمون و تا اومده استارت بزنه ماشین ۲ متر پرید جلو ! سرهنگ به یارو گفت برو پایین ! گفت یعنی رد شدم ؟ گفت پـَـ نـَـ پـَـ شما ندید قبولی ! *************************** توی اتوبان کرج سوار تاکسی بودیم یه ماشین چپ کرده بود ترافیک شده بود یکی از مسافرا با خنده پرسید اوه اوه چپ کرده؟ اصلا حواسم نبود با عصبانیت گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ پشت ماشین میخاریده خودشو زده زمین کمرشو بخارونه ساعت 2:30 پسر عموم تو یاهو مسنجر دیدم. پیام داده بیداری؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ شبا تو خواب میام یاهو *************************** این روز ها همه کلمه ی پـَـ نـَـ پـَـ را استفاده میکنن شما چطور؟ *************************** سر کلاس رباتیک تو مدرسه بودیم. بحث سر المپیاد شد معلممون گفت: من یه دوست داشتم که سال اول رفت المپیاد جهانی مدال طلای ریاضی آورد، سال دوم رفت المپیاد جهنی مدال طلای نجوم آورد، سال سوم رفت المپیاد جهانی کامپیوتر مدال طلای جهانی آورد. یکی از بچه پرسید آقا باهوش بوده؟ من گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ کرتینسم، سندرم داون و عقب موندگی ذهنی با هم داشته *************************** تلویزیون داره نشون میده 2تا توله شیر تو تهران گرفتن. مامانم میگه واقعا توله شیرن؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ اینا گربه ان منتها دارن خودشون واسه مسابقات قویترین مردان آماده میکنن *************************** رفتم تا جلو در دانشگاه که با سرویس سوار شم برم سمت خونه راننده دیدتم بهم میگه تو هم میای؟ پـَـ نـَـ پـَـ امدم که شما رو از زیر قرآن رد کنم *************************** رفتم اداره گاز میگم این قبض ما مشکل داره میگه قبض گازتونه ؟ پـَـ نـَـ پـَـ قبض تلفونه دادش کوچیکم سیمشو گاز گرفته بود فک کردم مربوط به شما میشه. یارو داره جومونگ نگاه میکنه. یه نفر میاد تو میگه: جومونگه؟ منم گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ "تسو" ست بد گریمش کردن شبیه جومونگ شده (7094 ...0913) *************************** بادوستم رفتیم بیرون پوستر کاندیداها رو دیده میگه اینام نامزد شدن ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ معدل شون 20 شده مدیر مدرسه شون گذاشته همه ببینن *************************** دارم از کمر درد میمرم و زمین و زمان فحش میدم, که ای خدا کی حال داره روغن کرچک بخوره. با بدبختی یه شیشه رو سر کشیدم. دوستم میپرسه فردا میخوای بری عکس بگیری؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فردا قراره برم آتلیه چند تا عکس بگیرم واسه یادگاری این روزای قشنگ *************************** وسط تابستون مسافر سوارکردم، کیفم که رو داشبورد تو آفتاب بود رو این رو اون رو کردم. پرسید : خواستی یطرفه داغ نشه رنگش بپره؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ دارم کیف شیکم پر میپزم میخوام خوب مغز پخت شه *************************** دختره تو صف اتوبوس پشت سرم داره مثه .... آدامس می جوئه بر گشتم نیگاش میکنم. میگه : چیه اعصابت خورد شد؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ یه کم ولوم بده بی زحمت تازه داشتم فاز میگرفتم *************************** دیشب خواهرمو رسوندم ترمینال که با اتوبوس بره یزد، اتوبوس صدا میزنه میگه داریم حرکت میکنیم، خواهرم میگه باید سوار شم؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ یک گونی برنج دادم دست شاگرد راننده، میگم تاخود یزد بریزه تو جاده تو هم با حوصله اون مسیرو بگیرو برو. سر کلاس بودم استاد شروع کرد به نوشتن رو تخته! دختره گفت استاد بنویسیم؟ برگشتم بد نگاش کردم. گفتم حیف استاد سر کلاسه، گفت پـَـ نـَـ پـَـ می خوای بگو. *************************** تو اتاق دارم خمیازه میکشم خواهرم میپرسه:خوابت میاد؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ گشنمه دهنمو باز کردم مامانمون بیاد (مثل گنجیشکا) غذا بذاره ته حلقم *************************** دارم کمرمو با نبش دیوار میخارونم. خواهرم میگه کمرت میخاره؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم علامت گذاری می کنم واسه خرس ها راهو گم نکنن *************************** رفتیم آتشکده زرتشتی ها توی یه جای دور افتاده (چشمه چک چک). موبد آنجا داشت برامون توضیح میداد خواهرم بعدش ازم میپرسه این آقاهه زرتشتیه؟ گفتم بهش پـَـ نـَـ پـَـ مسلمونه به خاطر کمبود شغل اومده اینجا داره کار میکنه *************************** نظرات شما عزیزان:
![]() ![]() |