آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان جوجه کوچولو ببخشیداگه قدیمی یا تکراریه
از برادران یوسف پرسیدن وقتی یوسف را در چاه انداختین چه گفت : گـُــفــت شــِـلــپ !
ما که با پسر شجاع و میتیکامان بزرگ شدیم حالو روزمون اینه وای به حال بچه هایی با عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ میشن !
یه بار یه مرده با زنش قهر میکنه بهش زنگ میزنه میگه خانم غذا چی داریم؟ خانم با عصبانیت میگه:زهر مار مرده میگه خوبه خواستم بگم من ناهار نمیام خودت بخور!
مهريه جديد خانمها 1390 ليتربنزين ! آيا وكليلم ؟ عروس رفته بشكه بياره !!!
طرف زنش ميميره ، توي تشييع جنازه كنار تابوت ميكه : لا اله ايولا !
ورزشی برای درهم کوبیدن استقلال ١٠ نفر و ١٠ دقیقه کافیست ! ” کورش بزرگ ”
حمید استیلی بعد از خونه نشین شدن پسر حمید استیلی : بابا برام توپ میخری ؟ حمید استیلی : نه بچه برو اعصاب ندارم پسر : نمیخری ؟ حمید استیلی : نه نه نه پسر حمید استیلی : علیییییییه دایی علیییییییه دایی
تازه فهميدم بازيكن هاي با تجربه چرا وقتي گل ميزنن ميدوون فرار ميكنن! اي پدر سوخته ها!!!
فرق ببر با مگس: ببر رو وقتي ميبيني ميريني، مگس رو وقتي ميريني ميبيني!!
مگسه اضافه وزن داشته،زنش بهش ميگه: عزيزم، يه مدت گه زيادي نخور تا دوباره بياي روي فرم!
یه روز یه گجشک آبادانی با یک کامیون تصادف میکنه،، راننده کامیون نگران پیاده میشه و بدن نیمه جان گنجشک رو میبره خونه و اون رو پانسمان میکنه و میذاره توی قفس... بعد از یه مدتی گجشک به هوش میاد و با تعجب دور و برشو نگاه میکنه و بلند میشه و میلههای قفس رو میگیره و فریاد میزنه؛ (بابا مگس ابادانی ندیده بودیم)
روباهى داشت با موبایلى شماره میگرفت زاغه از بالاى درخت گفت: پایین آنتن نمیده بده برات شماره بگیرم!! روباه تا موبایل رو داد به زاغ راغ گفت: این عوض اون قالب پنیری که کلاس سوم ابتدایى ازم زدی ! بیشعور یعنی مو راننده رو کشتوم؟ یعنی مو توی زندانم؟ نظرات شما عزیزان:
![]() ![]() |